منوریل به صلاح تهران نیست
گفتگو با حمزه شکیب
 
       در جريان انتخاب شهردار تهران چند روز بحراني و پرتنش و اختلاف وجود داشت. 2نفر از اعضاي شورا خود را نامزد شهرداري اعلام کردند و در روز آخرش فضا پرالتهاب تر شد و آراي نامزدهاي شهرداري 7-7 و يک راي ممتنع اعلام شد و در نهايت با 8-6 و يک راي ممتنع به نفع قاليباف راي گيري خاتمه يافت. مساله اينجاست آيا فقط همان اختلاف نظري بود که شما گفتيد يا مسائل سياسي در اين همه روزهاي پرالتهاب تاثير داشت؟ يکي از وظايف مهم شوراها، انتخاب شهردار است و بايد تصميم کليدي در اين خصوص گرفته شود و خيلي از کارهاي آينده شهر به اين انتخاب مهم برمي گردد. اگر انتخاب شهردار با حساسيت پيگيري شود به طور قطع در تصميمات آينده بسيار تاثير خواهد گذاشت.من کتمان نمي کنم که مسائل سياسي در انتخاب شهردار دخيل بود و ما در فضاي سياسي انقلاب بزرگ شده ايم و اين
    مساله تاثيرگذار است. اين که مي گويند تنش ، به نظر من نبود بلکه بعضي دوستان خود را در معرض انتخاب گذاشته بودند ولي تصميم با اعضاي شورا بود که کداميک را انتخاب کنند. در نهايت با توجه به جلسات متعدد به آقاي قاليباف رسيدند و ايشان را به عنوان شهردار انتخاب کردند. من اين سير را سير طبيعي انتخاب شهردار مي بينم. هيچ گونه فشاري از سوي هيچ کسي در فضا وجود نداشت. حداقل در مورد شخص خودم مي توانم با قاطعيت بگويم که هيچ فشار سياسي اي وجود نداشت. درباره ديگران هم همين طور بود و تصميمات را خود دوستان گرفتند. فشار مطرح نيست ، اما آيا پيشنهادي هم در کار نبود؟ طبيعي است که وقتي مي خواهد شهرداري انتخاب شود ، از طريق دوستان نزديک و دور افرادي مطرح مي شوند و پيشنهاد مي دهند که فلان شخص هم شرايط و ويژگي هاي شهردار شدن را دارد. پيشنهادها در اين حد بود. تبادل نظر اتفاق مي افتاد. اين هم به نظر من سير طبيعي انتخاب شهردار است. بگذاريد واضح تر بگويم. آيا پيشنهاد مثلا مسووليتي بود تا شما شهردار مطرح يک طيف خاص که شرايط انتخاب را هم دارد، انتخاب کنيد. من با قوت و قدرت مي گويم که در طول شوراي دوم و سوم حداقل به شخص من هرگز پيشنهادهايي
    اين گونه نشده است و اگر هم کسي مطرح کند براي من غيرقابل هضم است. چه به اين صورت که پيشنهادي بکنند که من راي خود را عوض کنم و چه اين که من بگويم فلان کار انجام شود تا من راي خود را تغيير بدهم. در فضاي شورا هم فکر نمي کنيد اين اتفاق افتاده باشد؟ تا آنجا که من اطلاع دارم و ارزيابي مي کنم ، بعيد مي دانم اين اتفاق افتاده باشد اما منکر وجود اتفاقاتي از اين دست در عالم سياست نمي شوم ولي واقعيتش اين است که من چنين چيزي را در فضاي شوراي دوم و سوم حس نکردم. پس از انتخاب اعضا و حضور 3 طيف اصولگرايان ، رايحه خوش خدمت (حاميان دولت) و اصلاح طلبان که به ترتيب 8کرسي ، 3کرسي و 4کرسي را به دست آوردند، در انتخاب مديريت هاي شورا هر دو طيف اصولگرا به هم راي دادند و کمترين کرسي به اصلاح طلبان اختصاص يافت. آيا اين انتخاب ها يک برخورد سياسي بود؟ اصلا برخورد سياسي نبود. حتي نگاه هم سياسي نبود. علت آن هم باز به نظر من طبيعي بود. وقتي قرار شد انتخاب ها صورت بگيرد به آن دليل که ما يعني اصولگرايان با هم در شوراي دوم کار کرده بوديم ، انتخاب ها به اين سمت رفت. مثلا من 4 سال با آقاي چمران کار کرده ام و از مديريت ايشان شناخت دارم ، نمي
    توانم به کسي راي بدهم که نوع مديريت او را نمي شناسم. به نظر من اين انتخاب ها در قالب طيف و جناح نمي گنجد و اين انتخاب ها خيلي روشن و بديهي است که من به لحاظ تکليفي که نسبت به مردم دارم به فردي راي بدهم که از او و مديريتش شناخت کافي دارم. طيف اکثريت شورا با هم کار کرده بودند و همديگر را مي شناختند و طبيعي بود که به يکديگر اعتماد کنند. از سوي ديگر اگر از بعد سياسي و طيفي هم به مساله نگاه کنيم ، در نهايت راي تعيين کننده است و همان طور که گفته شد وقتي تعداد راي آنها کم باشد، نمي توانند آرا را به دست بياورند. اما به نظر من اصلا فضا اين گونه نبود. بعضي از دوستان ما در طيف اصلاح طلب راي داشتند. اما اصلاح طلبان مساله را اين گونه نمي ديدند. ببينيد، اگر بخواهيم نگاه کاري داشته باشيم ، شورا 3کميسيون دارد و رئيس يکي از کميسيون ها از دوستان اصلاح طلب است. فکر نمي کنم ناعادلانه باشد. در کميسيون هاي سه گانه شوراي سوم اعضا با گرايش هاي سياسي در کنار هم نشسته اند. آيا در اين مدت کار سياسي صورت گرفته يا فقط مساله مردم و آن هم به صورت کارشناسي است که مطرح مي شود؟ در کميسيون عمران که ترکيبي از اصولگرايان و اصلاح طلبان است
    واقعا کار انجام مي شود و مسائل سياسي در اين کميسيون مطرح نمي شود. اين در ارتباط با کميسيون عمران. من در کميسيون هاي ديگر هم اين وضعيت را مي بينم ، اما اين را هم کتمان نمي کنم که وقتي يک مصوبه ، طرح يا لايحه در صحن علني شورا مطرح مي شود، آنجا اعضا نظرات سياسي خودشان را مطرح مي کنند. آن بحث کاملا روشن است ، اما در کميسيون ها واقعا مسائل کارشناسي و فارغ از حاشيه به بحث گذاشته مي شود و فکر مي کنم اين مساله هم ثابت شده است. مثلا در بحث منوريل با آن که از سوي رايحه خوش خدمت که حاميان دولت هستند نيز نامزد بوده ام و شايد به لحاظ سياسي بايد با دولت همراهي وجود داشته باشد، اما خيلي محکم ايستاديم و از دولت خواستيم حتما کار کارشناسي به شورا ارائه کند و بايد اين طرح با مصوبه شورا انجام شود. از طرف ديگر اگر قرار باشد مثلا شهرداري که منتسب به اصولگرايان است در قالب فروش تراکم بخواهد در افزايش قيمت مسکن اقدامي کند، محکم مي ايستم. مسائلي از اين دست نشان مي دهد اعضاي شورا نظرات خود را فارغ از گرايش هاي سياسي اعلام مي کنند و پايبند آن هستند. در قياس چند ماه آغاز به کار شوراي سوم با دوم ، شوراي پيشين با شتاب بيشتر و طرحهاي
    بزرگي وارد عمل شد، اگرچه بعضي از آن طرحها شکل اجرايي کاملي به خود نگرفته ، اما شوراي سوم خيلي آهسته وارد ميدان شده است و شايد دستور جلسات به زيرساخت ها توجه داشته باشد، ولي جنجالي و حاشيه ساز نيست. آيا مشکلات شهر حل شده است يا شوراي دوم به دنبال ايجاد فضاي تبليغاتي بود؟ فضاي شوراي دوم کاملا کارشناسي بود. عده اي از استادان دانشگاه و متخصصان در مسائل شهري وارد شورا شدند و تمام وقت کار مي کردند. در آن زمان خلا هم وجود داشت و طرحها با شتاب خوبي مطرح مي شد. به عقيده من شوراي سوم به اندازه شوراي دوم کارشناسي نيست و وجهه سياسي بيشتر شده است اما شوراي سوم کار شوراي دوم را به سرانجام مي رساند. از طرف ديگر، شوراي سوم هنوز خودش را پيدا نکرده است تا در قالب طرحهاي مهم خود را مطرح کند. يعني طرحهاي کلان و مهمي که براي مردم و شهر راهگشا و جذاب باشد؟ بله. مثلا در شوراي دوم چند کار بسيار خوب انجام شد، طرح جامع و تفصيلي ، سند چشم انداز، طرح بازسازي بافتهاي فرسوده ، مديريت بحران و... بحثهايي بود که در فضاي شوراي دوم مطرح شد. الان کارهايي که در حال انجام است به فرجام رساندن همان طرحهاست که البته به زمان نياز دارد. من اين
    گونه جمعبندي مي کنم که شوراي دوم تخصصي تر بود و شوراي سوم وجهه سياسي دارد؛ اما اميدواريم در شوراي سوم کارهاي ارزنده براي شهر انجام دهيم. تهران هويت ندارد هر شهر هويتي دارد که براساس کالبد فيزيکي آن شناخته مي شود اما وقتي در تهران قدم مي زنيم ، هويتي قابل تشخيص نيست و در اين شهر هر نوع معماري اي را مي توان ديد که هيچ ارتباطي با هم و با فرهنگ و جغرافياي ما ندارد. بله. اين مشکل اصلي و جدي شهر ماست. همان طور که اشاره کرديد کالبد فيزيکي و رواني شهر با هم تداخل و کنش دارند. فرهنگ در کالبد فيزيکي متجلي مي شود و کالبد فيزيکي در فرهنگ تاثيرگذار است. من علت اصلي اين اتفاق را بي برنامه بودن شهر مي دانم. اگر برنامه اي وجود داشته ، سيستمي نبوده است تا کسي ملزم به رعايت آن شود. هرکدام از محلات تهران سابقه و هويتي دارند که قابل تفکيک است و اين هويت و سابقه بايد در کالبد فيزيکي شهر نمود داشته باشد؛ اما اين هويت داده نمي شود و از طرف ديگر در برنامه هاي بازسازي هم اين نگاه وجود ندارد که هويت آن محله حفظ شود. اين نکته کاملا درست است که وقتي در تهران قدم مي زنيم امکان ندارد از معماري و نماي ساختمان ها پي برد که اينجا تهران
    ، پايتخت ايران است. به عنوان راهکار معتقدم بايد برنامه تدوين شود که خوشبختانه طرح جامع و تفصيلي برنامه براي کالبد فيزيکي و رواني شهر پيشنهاد شده است و اين دو طرح مراحل نهايي تصويب خود را مي گذرانند. اما مساله مهمتر، اجراي اين طرح است. به اين نکته هم بايد توجه شود که راه ميانبري وجود ندارد و نمي شود با تشکيل چند کميسيون بندهايي را که هزينه دار است و دست مدير اجرايي را مي بندد دور بزنيم و از مسير اصلي طرح جامع و تفصيلي دور شويم. مساله اين است که مردم و مسوولان بايد آموزش فرهنگي ببينند. اگر در طرح جامع و تفصيلي آمده است که اين تعداد طبقات در فلان منطقه اجازه ساخت دارد ، آن را بپذيرند، اظهارنظر نکنند و کار به سليقه نکشد. از طرف ديگر، کارهاي عمراني اي که شهرداري در شهر انجام مي دهد که انصافا کارهاي خوبي است ، نتيجه کار و نظارت شوراست و برآمده از تصميماتي است که نمايندگان مردم در شوراي سوم مي گيرند. با اين که به گمان شما شوراي دوم کارشناسي تر از شوراي سوم است ، اما شوراي دوم کارهاي سياسي تري انجام داد. به گفته بعضي از اعضاي شوراي دوم ، مثلا طرح منوريل در 2صفحه به شوراي دوم ارائه و به تصويب رسيد. آيا اين يک
    رفتار سياسي نبود؟ نه. به نظرم اصلا بعد سياسي نداشت. همين الان هم خيلي از طرحهاي بزرگ که در حال انجام است حدود 2 صفحه طرح دارند؛ البته وضعيت خيلي بهتر شده است. ما در شوراي دوم شهر تهران اين مساله را دنبال کرديم که طرح با کارهاي کارشناسي به شورا ارائه شود. شوراي سوم مصوبه اي را به تصويب رساند که براساس آن طرحهاي شهرداري بايد توجيه فني ، اقتصادي ، زيست محيطي و اجتماعي داشته باشد.براساس ضعفهايي که وجود داشت ما به اين نتيجه رسيديم که بايد طرحها با مطالعات کارشناسي ارائه شود. در بحث منوريل که به اين سرنوشت دچار شد، اگر مطالعات جامعي انجام مي شد که براساس آن مطالعه شرح خدمات ، توجيه هاي اقتصادي ، زيست محيطي ، فني ، زمان اجرا و... مشخص مي شد، منوريل به اين فرجام نمي رسيد. به اين دليل مي گويم که آن طرح سياسي نبود و خيلي از طرحهاي ديگر هم به همين صورت بود. حتي طرحهاي 100ميليارد توماني هم بود که طرح آن ، يکي دو صفحه بيشتر نداشت حتي طرحهايي در شهر تهران هست که کلنگ آن سال 72خورده است اما به فرجام نرسيده که دليل آن نداشتن مطالعه است. اين روال در شهرداري مرسوم بود. همان طور که گفته شد در شوراي دوم ما به دنبال تغيير
    اين روال هستيم.بعلاوه ما به دنبال اين هستيم که مشارکت مردمي داشته باشيم ، به اين معنا که اگر قرار است طرحي ساخته شود حتما نظر مردم آن منطقه نيز اخذ و در انجام طرح لحاظ شود. حتي در طرحهاي عمراني بايد به کالبد روحي و رواني و تاثيرات آن توجه شود. اين مساله زماني محقق مي شود که مطالعات جامعي صورت گيرد. شما به عنوان رئيس کميسيون عمراني شوراي سوم شهر تهران ، احداث منوريل را چگونه ارزيابي مي کنيد، با توجه به فضاي موجود که دولت اصرار دارد تا پايان سال احداث منوريل را آغاز کند و به نظر مي رسد به نگاه نمايندگان مردم در شوراي شهر هم توجهي ندارد. واضح تر بگويم آيا لجبازي سياسي در اين مساله دخيل است يا اين که دولت براساس مطالعات کارشناسي اصرار به اجراي اين طرح دارد و اگر مطالعات وجود دارد چرا کار به هماهنگي نمي رسد؟ اولا اين که شهر يک متولي دارد. شهر داراي طرح جامع و تفصيلي است و کارها بايد در قالب اين طرح و با هماهنگي متوليان انجام شود. اين اصل بايد از طرف دولت و مردم پذيرفته شود. بايد به قانون احترام گذاشته شود. اگر قرار است تصميمي براي شهر گرفته شود بايد در شوراي شهر مطرح ، مصوب و بعد اجرا شود. در غير اين صورت
    امکان اجرا شدن آن تصميم غيرممکن است. ما نمي توانيم بگذاريم هر کس که فکر مي کند تصميمش براي شهر مفيد است آن را اجرا کند. همه طرحها بايد در قالب مديريت واحد شهري به فرجام برسند. صادقانه بگويم با توجه به مطالعات شخص من به صلاح شهر تهران نيست که طرح منوريل به جاي مترو اجرا شود. منوريل مي تواند به عنوان يک سيستم حمل و نقل عمومي باشد، اما در جايگاه تعريف شده خودش مديريت شهر انتظار دارد که دولت اگر مطالعاتي را در اين خصوص انجام داده است به شورا بدهد.از نظر فني اگر قرار است سيستم حمل و نقل عمومي گسترش پيدا کند و مشکل مردم حل شود بايد 2 تا 3 گزينه وجود داشته باشد که اين گزينه ها مطالعه شود. بايد برآورد اقتصادي براي هر گزينه صورت گيرد و به اين نتيجه برسيم که کدام گزينه برتر است و بعد گزينه برتر اجرا شود. اگر مطالعات انجام شده است دولت بايد به شورا ارائه کند تا حمايت شود. براساس مطالعات انجام شده شورا، گزينه برتر مترو است. اگر دوستان در دولت مطالعاتي دارند که مي تواند ثابت کند منوريل گزينه برتر است ، ارائه کنند تا شورا هم حمايت کند. اگر بحث علمي است کسي نمي تواند منطق را نپذيرد، البته اين را هم با عذرخواهي بگويم که
    شايد فضاي رسانه اي به اين مساله دامن زده و فضا را سياسي کرده است. بعد ديگر هم اين است که شايد دوستان به دليل مشغله کاري وقت نکرده اند مطالعات را به نمايندگان مردم در شورا ارائه کنند. البته اين بعد آخري که گفتيد خيلي خوشبينانه است ؛ اما درخصوص تشديد فضا از سوي رسانه ها، بايد بگويم رسانه ها واکنش هاي دولت و مديريت شهري را نسبت به نظر يکديگر منعکس مي کنند. نه. بعد ديگر ماجرا اين است که يک طرح را منتسب به يک فرد و گروه مي کنند، در حالي که اين گونه نيست و موفقيت يک طرح منتسب به يک فرد و گروه نيست و عوامل متعددي در آن دخيل هستند. به عنوان مثال اگر من با فلان طرح مخالفت کنم مي شوم مخالف دولت و اگر موافقت خود را اعلام کنم مي شوم موافق و همسو با دولت. با اين منظر، رسانه ها به موضوع نگاه مي کنند و آن را در يک جريان قرار مي دهند، در حالي که اين گونه نيست. ببينيد، دولت آقاي احمدي نژاد دولت اصولگراست. من هم خود را منتسب به اصولگرايان مي دانم ، پس نبايد با طرح دولتي مخالفت کنم ، در حالي که اين گونه نيست. مسائل بايد در چارچوب کار کارشناسي مطرح شود. اگر من با منوريل مخالف هستم به معناي عوض شدن طيف نيست بلکه فقط بحث
    کارشناسي و صلاح مردم و شهر مطرح است. به گفته آقاي قاليباف ، بودجه شهرداري از 998ميليارد تومان به حدود 3400 ميليارد تومان رسيده است. چه ميزان از اين درآمد با فروش تراکم تحصيل شده است و آيا راهکارهاي خلاقانه اي براي افزايش درآمد پايدار شهر اتخاذ شده است؟ و اگر اين افزايش درآمد به خاطر گرم شدن بازار ساخت و ساز تحصيل شده آيا در صورت رکود بازار مسکن شهرداري دوباره به رقم درآمد قبلي بازخواهد گشت؟ اين نظر آخر شما درست است. ما 2200ميليارد تومان بودجه داشتيم. علاوه بر آن به خاطر وضعيتي که در کشور شکل گرفت ، شاهد فعاليت بيشتر ساخت و ساز در تهران بوديم. درآمد شهرداري از ساخت و ساز و صدور پروانه هاي آنها به دست آمد. اين اتفاق صرفا در اين سال افتاده است اما بحث درآمدهاي پايدار که همواره در شوراي دوم مطرح و در شوراي سوم دنبال مي شود راه درازي را در پيش دارد اين که شهر بتواند به درآمدهاي پايداري برسد و با فشارهاي جنبي روبه رو نشود. آيا برنامه اي براي تحصيل درآمدهاي پايدار در دستور کار شورا وجود دارد يا کماکان قرار است فصلي و موقعيتي افزايش و کاهش درآمد داشته باشيم؟ شوراي سوم از شهرداري خواست راهکارهاي خود را براي
    افزايش درآمدهاي پايدار ارائه کند. بحثي که مطرح کرديد بحث کليدي اي است که در شوراي سوم مطرح است و اين مساله پيگيري مي شود که بتوانيم درآمدهاي پايدار شهرداري را به يک سرانجام برسانيم تا شهرداري متکي به درآمدهاي ناشي از فروش تراکم نباشد. ببينيد، اين ظرف سرانجام يک روز پر خواهد شد و ديگر نمي توانيم از ساخت و ساز درآمد به دست بياوريم. بايد برنامه ريزي کنيم ؛ هرچند کارهايي صورت گرفته است ، اما تا اين که بتوانيم به درآمد پايدار برسيم و متکي به فروش تراکم نباشيم راه درازي در پيش داريم. در صورت اجرايي شدن طرح جامع و تفصيلي ، تهران هويت خواهد يافت؟ يا به عبارت ديگر آيا در طرح هويت بخشي هم لحاظ شده است؟ بله. طرح جامع ، راهبرد و برنامه اي براي کالبد فيزيکي و روحي و رواني شهر است. در اين طرح کليات شهر در لايه هاي مختلف به تصوير کشيده شده است. در طرح تفصيلي هم جزئيات مناطق و محلات ، مساحت شهر، ميزان ساخت و ساز، طبقات ، جمعيت ساکن ، فضاي سبز، تجاري ، ترافيک و... مشخص و به عبارت ديگر، تمام جزييات زندگي در پايتخت به تصوير کشيده شده است. اين طرحها هويت و هويت بخشي تهران را در نظر گرفته اند. بافت فرسوده با زلزله تهران گره
    خورد و شکل جدي در شورا به خود گرفت اما تمام تلاشها و وام خارجي (فاينانس) فقط نصيب يک منطقه تهران شد. در مقابل حجم بالاي بافت فرسوده تهران چه راهکاري داريد؟ ببينيد ، در حال حاضر در تهران 2ميليون و 500هزار واحد مسکوني وجود دارد که حدود 400هزار واحد آن فرسوده است البته آمار دقيق آن دقيق نيست و بايد اين وضعيت بررسي شود. برنامه اي که در سازمان نوسازي شهرداري در حال اجراست ، برنامه نسبتا خوبي است. در حال حاضر ملک به ملک معامله صورت مي گيرد. به اين معنا که شهرداري ملکي را که از شهروندان مي گيرد ملک بازسازي شده تحويل مي دهد؛ البته روند کندي دارد و شايد در سال قادر به نوسازي 20هزار ساختمان باشيم و با اين روند 20سال طول خواهد کشيد که ما بتوانيم تمام ساختمان هاي فرسوده شهر را نوسازي کنيم. شوراي شهر از کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي و دولت کمک خواسته است تا در بحث بافتهاي فرسوده وارد شوند. توان شهرداري با توجه به حجم کار خيلي کم و نياز است که دولت و مجلس وارد عمل شوند. اگر خداي نکرده در تهران زلزله رخ دهد، خسارت غيرقابل جبران خواهد بود. از بعد ديگر، زمينه رشد معضلات اجتماعي در بافت فرسوده به دليل پويا نبودن زندگي
    فراوان است که اين هم بسيار اهميت دارد. ميزان تخلفات در شهرداري کاهش يافته است؟ بله ، در مجموع تخلفات در شهرداري کاهش يافته و کنترل شده است. من اقرار مي کنم که نتوانسته ايم به اهدافمان برسيم. منبع:جام جم
 در جريان انتخاب شهردار تهران چند روز بحراني و پرتنش و اختلاف وجود داشت. 2نفر از اعضاي شورا خود را نامزد شهرداري اعلام کردند و در روز آخرش فضا پرالتهاب تر شد و آراي نامزدهاي شهرداري 7-7 و يک راي ممتنع اعلام شد و در نهايت با 8-6 و يک راي ممتنع به نفع قاليباف راي گيري خاتمه يافت. مساله اينجاست آيا فقط همان اختلاف نظري بود که شما گفتيد يا مسائل سياسي در اين همه روزهاي پرالتهاب تاثير داشت؟ يکي از وظايف مهم شوراها، انتخاب شهردار است و بايد تصميم کليدي در اين خصوص گرفته شود و خيلي از کارهاي آينده شهر به اين انتخاب مهم برمي گردد. اگر انتخاب شهردار با حساسيت پيگيري شود به طور قطع در تصميمات آينده بسيار تاثير خواهد گذاشت.من کتمان نمي کنم که مسائل سياسي در انتخاب شهردار دخيل بود و ما در فضاي سياسي انقلاب بزرگ شده ايم و اين
    مساله تاثيرگذار است. اين که مي گويند تنش ، به نظر من نبود بلکه بعضي دوستان خود را در معرض انتخاب گذاشته بودند ولي تصميم با اعضاي شورا بود که کداميک را انتخاب کنند. در نهايت با توجه به جلسات متعدد به آقاي قاليباف رسيدند و ايشان را به عنوان شهردار انتخاب کردند. من اين سير را سير طبيعي انتخاب شهردار مي بينم. هيچ گونه فشاري از سوي هيچ کسي در فضا وجود نداشت. حداقل در مورد شخص خودم مي توانم با قاطعيت بگويم که هيچ فشار سياسي اي وجود نداشت. درباره ديگران هم همين طور بود و تصميمات را خود دوستان گرفتند. فشار مطرح نيست ، اما آيا پيشنهادي هم در کار نبود؟ طبيعي است که وقتي مي خواهد شهرداري انتخاب شود ، از طريق دوستان نزديک و دور افرادي مطرح مي شوند و پيشنهاد مي دهند که فلان شخص هم شرايط و ويژگي هاي شهردار شدن را دارد. پيشنهادها در اين حد بود. تبادل نظر اتفاق مي افتاد. اين هم به نظر من سير طبيعي انتخاب شهردار است. بگذاريد واضح تر بگويم. آيا پيشنهاد مثلا مسووليتي بود تا شما شهردار مطرح يک طيف خاص که شرايط انتخاب را هم دارد، انتخاب کنيد. من با قوت و قدرت مي گويم که در طول شوراي دوم و سوم حداقل به شخص من هرگز پيشنهادهايي
    اين گونه نشده است و اگر هم کسي مطرح کند براي من غيرقابل هضم است. چه به اين صورت که پيشنهادي بکنند که من راي خود را عوض کنم و چه اين که من بگويم فلان کار انجام شود تا من راي خود را تغيير بدهم. در فضاي شورا هم فکر نمي کنيد اين اتفاق افتاده باشد؟ تا آنجا که من اطلاع دارم و ارزيابي مي کنم ، بعيد مي دانم اين اتفاق افتاده باشد اما منکر وجود اتفاقاتي از اين دست در عالم سياست نمي شوم ولي واقعيتش اين است که من چنين چيزي را در فضاي شوراي دوم و سوم حس نکردم. پس از انتخاب اعضا و حضور 3 طيف اصولگرايان ، رايحه خوش خدمت (حاميان دولت) و اصلاح طلبان که به ترتيب 8کرسي ، 3کرسي و 4کرسي را به دست آوردند، در انتخاب مديريت هاي شورا هر دو طيف اصولگرا به هم راي دادند و کمترين کرسي به اصلاح طلبان اختصاص يافت. آيا اين انتخاب ها يک برخورد سياسي بود؟ اصلا برخورد سياسي نبود. حتي نگاه هم سياسي نبود. علت آن هم باز به نظر من طبيعي بود. وقتي قرار شد انتخاب ها صورت بگيرد به آن دليل که ما يعني اصولگرايان با هم در شوراي دوم کار کرده بوديم ، انتخاب ها به اين سمت رفت. مثلا من 4 سال با آقاي چمران کار کرده ام و از مديريت ايشان شناخت دارم ، نمي
    توانم به کسي راي بدهم که نوع مديريت او را نمي شناسم. به نظر من اين انتخاب ها در قالب طيف و جناح نمي گنجد و اين انتخاب ها خيلي روشن و بديهي است که من به لحاظ تکليفي که نسبت به مردم دارم به فردي راي بدهم که از او و مديريتش شناخت کافي دارم. طيف اکثريت شورا با هم کار کرده بودند و همديگر را مي شناختند و طبيعي بود که به يکديگر اعتماد کنند. از سوي ديگر اگر از بعد سياسي و طيفي هم به مساله نگاه کنيم ، در نهايت راي تعيين کننده است و همان طور که گفته شد وقتي تعداد راي آنها کم باشد، نمي توانند آرا را به دست بياورند. اما به نظر من اصلا فضا اين گونه نبود. بعضي از دوستان ما در طيف اصلاح طلب راي داشتند. اما اصلاح طلبان مساله را اين گونه نمي ديدند. ببينيد، اگر بخواهيم نگاه کاري داشته باشيم ، شورا 3کميسيون دارد و رئيس يکي از کميسيون ها از دوستان اصلاح طلب است. فکر نمي کنم ناعادلانه باشد. در کميسيون هاي سه گانه شوراي سوم اعضا با گرايش هاي سياسي در کنار هم نشسته اند. آيا در اين مدت کار سياسي صورت گرفته يا فقط مساله مردم و آن هم به صورت کارشناسي است که مطرح مي شود؟ در کميسيون عمران که ترکيبي از اصولگرايان و اصلاح طلبان است
    واقعا کار انجام مي شود و مسائل سياسي در اين کميسيون مطرح نمي شود. اين در ارتباط با کميسيون عمران. من در کميسيون هاي ديگر هم اين وضعيت را مي بينم ، اما اين را هم کتمان نمي کنم که وقتي يک مصوبه ، طرح يا لايحه در صحن علني شورا مطرح مي شود، آنجا اعضا نظرات سياسي خودشان را مطرح مي کنند. آن بحث کاملا روشن است ، اما در کميسيون ها واقعا مسائل کارشناسي و فارغ از حاشيه به بحث گذاشته مي شود و فکر مي کنم اين مساله هم ثابت شده است. مثلا در بحث منوريل با آن که از سوي رايحه خوش خدمت که حاميان دولت هستند نيز نامزد بوده ام و شايد به لحاظ سياسي بايد با دولت همراهي وجود داشته باشد، اما خيلي محکم ايستاديم و از دولت خواستيم حتما کار کارشناسي به شورا ارائه کند و بايد اين طرح با مصوبه شورا انجام شود. از طرف ديگر اگر قرار باشد مثلا شهرداري که منتسب به اصولگرايان است در قالب فروش تراکم بخواهد در افزايش قيمت مسکن اقدامي کند، محکم مي ايستم. مسائلي از اين دست نشان مي دهد اعضاي شورا نظرات خود را فارغ از گرايش هاي سياسي اعلام مي کنند و پايبند آن هستند. در قياس چند ماه آغاز به کار شوراي سوم با دوم ، شوراي پيشين با شتاب بيشتر و طرحهاي
    بزرگي وارد عمل شد، اگرچه بعضي از آن طرحها شکل اجرايي کاملي به خود نگرفته ، اما شوراي سوم خيلي آهسته وارد ميدان شده است و شايد دستور جلسات به زيرساخت ها توجه داشته باشد، ولي جنجالي و حاشيه ساز نيست. آيا مشکلات شهر حل شده است يا شوراي دوم به دنبال ايجاد فضاي تبليغاتي بود؟ فضاي شوراي دوم کاملا کارشناسي بود. عده اي از استادان دانشگاه و متخصصان در مسائل شهري وارد شورا شدند و تمام وقت کار مي کردند. در آن زمان خلا هم وجود داشت و طرحها با شتاب خوبي مطرح مي شد. به عقيده من شوراي سوم به اندازه شوراي دوم کارشناسي نيست و وجهه سياسي بيشتر شده است اما شوراي سوم کار شوراي دوم را به سرانجام مي رساند. از طرف ديگر، شوراي سوم هنوز خودش را پيدا نکرده است تا در قالب طرحهاي مهم خود را مطرح کند. يعني طرحهاي کلان و مهمي که براي مردم و شهر راهگشا و جذاب باشد؟ بله. مثلا در شوراي دوم چند کار بسيار خوب انجام شد، طرح جامع و تفصيلي ، سند چشم انداز، طرح بازسازي بافتهاي فرسوده ، مديريت بحران و... بحثهايي بود که در فضاي شوراي دوم مطرح شد. الان کارهايي که در حال انجام است به فرجام رساندن همان طرحهاست که البته به زمان نياز دارد. من اين
    گونه جمعبندي مي کنم که شوراي دوم تخصصي تر بود و شوراي سوم وجهه سياسي دارد؛ اما اميدواريم در شوراي سوم کارهاي ارزنده براي شهر انجام دهيم. تهران هويت ندارد هر شهر هويتي دارد که براساس کالبد فيزيکي آن شناخته مي شود اما وقتي در تهران قدم مي زنيم ، هويتي قابل تشخيص نيست و در اين شهر هر نوع معماري اي را مي توان ديد که هيچ ارتباطي با هم و با فرهنگ و جغرافياي ما ندارد. بله. اين مشکل اصلي و جدي شهر ماست. همان طور که اشاره کرديد کالبد فيزيکي و رواني شهر با هم تداخل و کنش دارند. فرهنگ در کالبد فيزيکي متجلي مي شود و کالبد فيزيکي در فرهنگ تاثيرگذار است. من علت اصلي اين اتفاق را بي برنامه بودن شهر مي دانم. اگر برنامه اي وجود داشته ، سيستمي نبوده است تا کسي ملزم به رعايت آن شود. هرکدام از محلات تهران سابقه و هويتي دارند که قابل تفکيک است و اين هويت و سابقه بايد در کالبد فيزيکي شهر نمود داشته باشد؛ اما اين هويت داده نمي شود و از طرف ديگر در برنامه هاي بازسازي هم اين نگاه وجود ندارد که هويت آن محله حفظ شود. اين نکته کاملا درست است که وقتي در تهران قدم مي زنيم امکان ندارد از معماري و نماي ساختمان ها پي برد که اينجا تهران
    ، پايتخت ايران است. به عنوان راهکار معتقدم بايد برنامه تدوين شود که خوشبختانه طرح جامع و تفصيلي برنامه براي کالبد فيزيکي و رواني شهر پيشنهاد شده است و اين دو طرح مراحل نهايي تصويب خود را مي گذرانند. اما مساله مهمتر، اجراي اين طرح است. به اين نکته هم بايد توجه شود که راه ميانبري وجود ندارد و نمي شود با تشکيل چند کميسيون بندهايي را که هزينه دار است و دست مدير اجرايي را مي بندد دور بزنيم و از مسير اصلي طرح جامع و تفصيلي دور شويم. مساله اين است که مردم و مسوولان بايد آموزش فرهنگي ببينند. اگر در طرح جامع و تفصيلي آمده است که اين تعداد طبقات در فلان منطقه اجازه ساخت دارد ، آن را بپذيرند، اظهارنظر نکنند و کار به سليقه نکشد. از طرف ديگر، کارهاي عمراني اي که شهرداري در شهر انجام مي دهد که انصافا کارهاي خوبي است ، نتيجه کار و نظارت شوراست و برآمده از تصميماتي است که نمايندگان مردم در شوراي سوم مي گيرند. با اين که به گمان شما شوراي دوم کارشناسي تر از شوراي سوم است ، اما شوراي دوم کارهاي سياسي تري انجام داد. به گفته بعضي از اعضاي شوراي دوم ، مثلا طرح منوريل در 2صفحه به شوراي دوم ارائه و به تصويب رسيد. آيا اين يک
    رفتار سياسي نبود؟ نه. به نظرم اصلا بعد سياسي نداشت. همين الان هم خيلي از طرحهاي بزرگ که در حال انجام است حدود 2 صفحه طرح دارند؛ البته وضعيت خيلي بهتر شده است. ما در شوراي دوم شهر تهران اين مساله را دنبال کرديم که طرح با کارهاي کارشناسي به شورا ارائه شود. شوراي سوم مصوبه اي را به تصويب رساند که براساس آن طرحهاي شهرداري بايد توجيه فني ، اقتصادي ، زيست محيطي و اجتماعي داشته باشد.براساس ضعفهايي که وجود داشت ما به اين نتيجه رسيديم که بايد طرحها با مطالعات کارشناسي ارائه شود. در بحث منوريل که به اين سرنوشت دچار شد، اگر مطالعات جامعي انجام مي شد که براساس آن مطالعه شرح خدمات ، توجيه هاي اقتصادي ، زيست محيطي ، فني ، زمان اجرا و... مشخص مي شد، منوريل به اين فرجام نمي رسيد. به اين دليل مي گويم که آن طرح سياسي نبود و خيلي از طرحهاي ديگر هم به همين صورت بود. حتي طرحهاي 100ميليارد توماني هم بود که طرح آن ، يکي دو صفحه بيشتر نداشت حتي طرحهايي در شهر تهران هست که کلنگ آن سال 72خورده است اما به فرجام نرسيده که دليل آن نداشتن مطالعه است. اين روال در شهرداري مرسوم بود. همان طور که گفته شد در شوراي دوم ما به دنبال تغيير
    اين روال هستيم.بعلاوه ما به دنبال اين هستيم که مشارکت مردمي داشته باشيم ، به اين معنا که اگر قرار است طرحي ساخته شود حتما نظر مردم آن منطقه نيز اخذ و در انجام طرح لحاظ شود. حتي در طرحهاي عمراني بايد به کالبد روحي و رواني و تاثيرات آن توجه شود. اين مساله زماني محقق مي شود که مطالعات جامعي صورت گيرد. شما به عنوان رئيس کميسيون عمراني شوراي سوم شهر تهران ، احداث منوريل را چگونه ارزيابي مي کنيد، با توجه به فضاي موجود که دولت اصرار دارد تا پايان سال احداث منوريل را آغاز کند و به نظر مي رسد به نگاه نمايندگان مردم در شوراي شهر هم توجهي ندارد. واضح تر بگويم آيا لجبازي سياسي در اين مساله دخيل است يا اين که دولت براساس مطالعات کارشناسي اصرار به اجراي اين طرح دارد و اگر مطالعات وجود دارد چرا کار به هماهنگي نمي رسد؟ اولا اين که شهر يک متولي دارد. شهر داراي طرح جامع و تفصيلي است و کارها بايد در قالب اين طرح و با هماهنگي متوليان انجام شود. اين اصل بايد از طرف دولت و مردم پذيرفته شود. بايد به قانون احترام گذاشته شود. اگر قرار است تصميمي براي شهر گرفته شود بايد در شوراي شهر مطرح ، مصوب و بعد اجرا شود. در غير اين صورت
    امکان اجرا شدن آن تصميم غيرممکن است. ما نمي توانيم بگذاريم هر کس که فکر مي کند تصميمش براي شهر مفيد است آن را اجرا کند. همه طرحها بايد در قالب مديريت واحد شهري به فرجام برسند. صادقانه بگويم با توجه به مطالعات شخص من به صلاح شهر تهران نيست که طرح منوريل به جاي مترو اجرا شود. منوريل مي تواند به عنوان يک سيستم حمل و نقل عمومي باشد، اما در جايگاه تعريف شده خودش مديريت شهر انتظار دارد که دولت اگر مطالعاتي را در اين خصوص انجام داده است به شورا بدهد.از نظر فني اگر قرار است سيستم حمل و نقل عمومي گسترش پيدا کند و مشکل مردم حل شود بايد 2 تا 3 گزينه وجود داشته باشد که اين گزينه ها مطالعه شود. بايد برآورد اقتصادي براي هر گزينه صورت گيرد و به اين نتيجه برسيم که کدام گزينه برتر است و بعد گزينه برتر اجرا شود. اگر مطالعات انجام شده است دولت بايد به شورا ارائه کند تا حمايت شود. براساس مطالعات انجام شده شورا، گزينه برتر مترو است. اگر دوستان در دولت مطالعاتي دارند که مي تواند ثابت کند منوريل گزينه برتر است ، ارائه کنند تا شورا هم حمايت کند. اگر بحث علمي است کسي نمي تواند منطق را نپذيرد، البته اين را هم با عذرخواهي بگويم که
    شايد فضاي رسانه اي به اين مساله دامن زده و فضا را سياسي کرده است. بعد ديگر هم اين است که شايد دوستان به دليل مشغله کاري وقت نکرده اند مطالعات را به نمايندگان مردم در شورا ارائه کنند. البته اين بعد آخري که گفتيد خيلي خوشبينانه است ؛ اما درخصوص تشديد فضا از سوي رسانه ها، بايد بگويم رسانه ها واکنش هاي دولت و مديريت شهري را نسبت به نظر يکديگر منعکس مي کنند. نه. بعد ديگر ماجرا اين است که يک طرح را منتسب به يک فرد و گروه مي کنند، در حالي که اين گونه نيست و موفقيت يک طرح منتسب به يک فرد و گروه نيست و عوامل متعددي در آن دخيل هستند. به عنوان مثال اگر من با فلان طرح مخالفت کنم مي شوم مخالف دولت و اگر موافقت خود را اعلام کنم مي شوم موافق و همسو با دولت. با اين منظر، رسانه ها به موضوع نگاه مي کنند و آن را در يک جريان قرار مي دهند، در حالي که اين گونه نيست. ببينيد، دولت آقاي احمدي نژاد دولت اصولگراست. من هم خود را منتسب به اصولگرايان مي دانم ، پس نبايد با طرح دولتي مخالفت کنم ، در حالي که اين گونه نيست. مسائل بايد در چارچوب کار کارشناسي مطرح شود. اگر من با منوريل مخالف هستم به معناي عوض شدن طيف نيست بلکه فقط بحث
    کارشناسي و صلاح مردم و شهر مطرح است. به گفته آقاي قاليباف ، بودجه شهرداري از 998ميليارد تومان به حدود 3400 ميليارد تومان رسيده است. چه ميزان از اين درآمد با فروش تراکم تحصيل شده است و آيا راهکارهاي خلاقانه اي براي افزايش درآمد پايدار شهر اتخاذ شده است؟ و اگر اين افزايش درآمد به خاطر گرم شدن بازار ساخت و ساز تحصيل شده آيا در صورت رکود بازار مسکن شهرداري دوباره به رقم درآمد قبلي بازخواهد گشت؟ اين نظر آخر شما درست است. ما 2200ميليارد تومان بودجه داشتيم. علاوه بر آن به خاطر وضعيتي که در کشور شکل گرفت ، شاهد فعاليت بيشتر ساخت و ساز در تهران بوديم. درآمد شهرداري از ساخت و ساز و صدور پروانه هاي آنها به دست آمد. اين اتفاق صرفا در اين سال افتاده است اما بحث درآمدهاي پايدار که همواره در شوراي دوم مطرح و در شوراي سوم دنبال مي شود راه درازي را در پيش دارد اين که شهر بتواند به درآمدهاي پايداري برسد و با فشارهاي جنبي روبه رو نشود. آيا برنامه اي براي تحصيل درآمدهاي پايدار در دستور کار شورا وجود دارد يا کماکان قرار است فصلي و موقعيتي افزايش و کاهش درآمد داشته باشيم؟ شوراي سوم از شهرداري خواست راهکارهاي خود را براي
    افزايش درآمدهاي پايدار ارائه کند. بحثي که مطرح کرديد بحث کليدي اي است که در شوراي سوم مطرح است و اين مساله پيگيري مي شود که بتوانيم درآمدهاي پايدار شهرداري را به يک سرانجام برسانيم تا شهرداري متکي به درآمدهاي ناشي از فروش تراکم نباشد. ببينيد، اين ظرف سرانجام يک روز پر خواهد شد و ديگر نمي توانيم از ساخت و ساز درآمد به دست بياوريم. بايد برنامه ريزي کنيم ؛ هرچند کارهايي صورت گرفته است ، اما تا اين که بتوانيم به درآمد پايدار برسيم و متکي به فروش تراکم نباشيم راه درازي در پيش داريم. در صورت اجرايي شدن طرح جامع و تفصيلي ، تهران هويت خواهد يافت؟ يا به عبارت ديگر آيا در طرح هويت بخشي هم لحاظ شده است؟ بله. طرح جامع ، راهبرد و برنامه اي براي کالبد فيزيکي و روحي و رواني شهر است. در اين طرح کليات شهر در لايه هاي مختلف به تصوير کشيده شده است. در طرح تفصيلي هم جزئيات مناطق و محلات ، مساحت شهر، ميزان ساخت و ساز، طبقات ، جمعيت ساکن ، فضاي سبز، تجاري ، ترافيک و... مشخص و به عبارت ديگر، تمام جزييات زندگي در پايتخت به تصوير کشيده شده است. اين طرحها هويت و هويت بخشي تهران را در نظر گرفته اند. بافت فرسوده با زلزله تهران گره
    خورد و شکل جدي در شورا به خود گرفت اما تمام تلاشها و وام خارجي (فاينانس) فقط نصيب يک منطقه تهران شد. در مقابل حجم بالاي بافت فرسوده تهران چه راهکاري داريد؟ ببينيد ، در حال حاضر در تهران 2ميليون و 500هزار واحد مسکوني وجود دارد که حدود 400هزار واحد آن فرسوده است البته آمار دقيق آن دقيق نيست و بايد اين وضعيت بررسي شود. برنامه اي که در سازمان نوسازي شهرداري در حال اجراست ، برنامه نسبتا خوبي است. در حال حاضر ملک به ملک معامله صورت مي گيرد. به اين معنا که شهرداري ملکي را که از شهروندان مي گيرد ملک بازسازي شده تحويل مي دهد؛ البته روند کندي دارد و شايد در سال قادر به نوسازي 20هزار ساختمان باشيم و با اين روند 20سال طول خواهد کشيد که ما بتوانيم تمام ساختمان هاي فرسوده شهر را نوسازي کنيم. شوراي شهر از کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي و دولت کمک خواسته است تا در بحث بافتهاي فرسوده وارد شوند. توان شهرداري با توجه به حجم کار خيلي کم و نياز است که دولت و مجلس وارد عمل شوند. اگر خداي نکرده در تهران زلزله رخ دهد، خسارت غيرقابل جبران خواهد بود. از بعد ديگر، زمينه رشد معضلات اجتماعي در بافت فرسوده به دليل پويا نبودن زندگي
    فراوان است که اين هم بسيار اهميت دارد. ميزان تخلفات در شهرداري کاهش يافته است؟ بله ، در مجموع تخلفات در شهرداري کاهش يافته و کنترل شده است. من اقرار مي کنم که نتوانسته ايم به اهدافمان برسيم. منبع:جام جم
   
     
                                                             
                         
                         
                     
                     
                    
دیدگاه تان را بنویسید