تحلیل «اسلیون» از آینده روابط ایران و آمریکا

کد خبر: 38980

اسليون که به تازگی کتابی درباره رابطه آمريکا و ايران پس از انقلاب، با عنوان "دوستان جفاکار، دشمنان وفادار" منتشر کرده، در حال حاضر شانس بهبود رابطه تهران واشنگتن را بسيار کم می داند . او در کتابش که حاصل 6 سفر به ايران و مصاحبه با ده ها مقام ايرانی و آمريکايی است، فرصت های از دست رفته برای بهبود رابطه ايران و آمريکا را بر می شمارد.

تحلیل «اسلیون» از آینده روابط ایران و آمریکا
ایران آمریکا "بهار سال گذشته بسياری در وزارت خارجه آمريکا کتاب "نيکسون و مائو" را می خواندند تا با جستجو در تاريخ روابط آمريکا و چين راهی برای بهبود رابطه با ايران پيدا کنند." به گزارش سرویس بین الملل « فردا »، اين گفته باربارا اسليون خبرنگار باسابقه روزنامه "يو اس ای تو دی" است که در حال حاضر در موسسه تحقيقاتی صلح آمريکا کار می کند . خانم اسليون که به تازگی کتابی درباره رابطه آمريکا و ايران پس از انقلاب، با عنوان "دوستان جفاکار، دشمنان وفادار" منتشر کرده، در حال حاضر شانس بهبود رابطه تهران واشنگتن را بسيار کم می داند . او در کتاب تازه اش که حاصل 6 سفر به ايران ، مصاحبه با 3 رييس جمهوری اين کشور و ده ها مقام ايرانی و آمريکايی است ، فرصت های از دست رفته برای بهبود رابطه ايران و آمريکا را بر می شمارد. نويسنده که در اين کتاب تا حدی به دنبال ريشه بر باد رفتن اين فرصت هاست، سهم ايران را در از دست دادن بخت ها برای بهبود رابطه دو کشور کم نمی داند اگرچه نقش سياست های پر تناقض و کوتاه مدت آمريکا ، به ويژه در دور اول و دوم رياست جمهوری جورج بوش را بسيار می داند. آنچه کتاب خانم اسليون را از کتاب هايی که اخيرا درباره ايران و آمريکا نوشته شده متمايز می کند مصاحبه هايی است که با مقامات و شخصيت های مختلف داشته، از محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری امروز ايران گرفته تا کالين پاول وزير خارجه سابق آمريکا. مصاحبه هايی که گاه تصويری درونی از لايه های پنهان سياست ايران به خواننده آمريکايی می دهد . شايد يکی از اين مصاحبه ها اظهار نظر مهدی هاشمی فرزند اکبر هشمی رفسنجانی رييس جمهوری سابق ايران باشد که در بحبوحه نهمين انتخابات رياست جمهوری ايران به سئوالات خانم اسليون پاسخ داده است. حرفی که در ايران جنجال بسيار آفريد و تکذيب شد. اسلوين در اين کتاب تلاش می کند از طريق گفتگو با سياستمداران خارج از حلقه قدرت در ايران، روحانيون و روشنفکران دينی ايران پويايی جامعه کشور را به خوانندگان آمريکايی بنماياند و نشان دهد جامعه سياسی ايران بر خلاف تصور برخی سياستمداران آمريکايي، دچار جمود و ايستايی نيست. احتمالا مهمترين سند ارائه شده در اين کتاب نامه پيشنهادی ايران به آمريکا در سال 2003 برای بهبود رابطه دو کشور است. جزييات اين نامه پس از اينکه دولت آمريکا به آن وقعی نگذاشت، در رسانه های آمريکا منتشر شد اما آنچه در اين کتاب آمده ، نسخه ويرايش شده و نيز نسخه ويرايش نشده اين نامه است. تغييرات ظريفی که در متن اين نامه پس از ويرايش های نهايی ايجاد شده نشان می دهد در سال 2003 حکومت ايران تا چه حد برای تنش زدايی از رابطه خود با آمريکا حاضر بوده است. خانم اسليون می گويد علی رغم فرصت های از دست رفته در سالهای بعد از يازده سپتامبر، مقامات ايران و آمريکا در اين سال ها چند ديدار مخفی در کشورهای اروپايی داشتند از جمله در آپارتمان شخصی اخضر ابراهيمی نماينده ويژه سازمان ملل در افغانستان، يا در مقر سازمان ملل درژنو . "نامه بی امضا" به گفته این نويسنده رايان کروکر سفير فعلی آمريکا در عراق و زلمی خليلزاد سفير وقت آمريکا در بغداد چند مقام ايرانی از جمله جواد ظريف در اين گفتگوها شرکت داشتند. بر اساس اين کتاب عليرغم روند مثبت و آرام گفتگوها، زمانی که ايران استرداد پسر اسامه بن لادن رهبر القاعده را منوط به استرداد رهبران گروه مسلح مجاهدين خلق کرد گفتگو ها به بن بست رسيد چرا که عده ای هنوز در آمريکا بر اين گمان بودند که در سناريوی احتمالی تغيير رژيم می توانند از اين گروه مسلح سياسی استفاده کنند. با اين همه نامه و طرح پيشنهادی ايران به آمريکا در سال 2003 فرصتی بزرگ برای حل مشکلات دو طرف بود. خانم اسليون می گويد صادق خرازي، سفير وقت ايران در فرانسه، نويسنده اين نامه بود. اين در حالی است کاندوليزا رايس ادعا کرده که اين نامه را هيچ گاه شخصا نديده و سرانجام با بی توجهی به اين نامه در آمريکا فرصتی ديگر از دست می رود. خانم اسلوين در جايی از کتاب از قول برنت اسکاکرافت مشاور امنيت ملی جورج بوش شرح می دهد چگونه اين رييس جمهوری پيشين آمريکا برای بهبود روابط ايران و کشورش مشتاق بوده است. بر اين اساس و نيز در پی تلاش های ايران برای آزادی گروگان های آمريکايی در لبنان و ابراز تمايل دوطرف برای مذاکره همه چيز برای انجام ملاقاتی رسمی در در سال 1990 در سوييس آماده شد. اما باز هم در دقيقه آخر، ايران از انجام اين کار منصرف شده است. امضای قرارداد يک ميليارد دلاری با شرکت نفتی آمريکايی کونوکو در دوره رياست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1995 می توانست گام بزرگی در جهت عادی سازی روابط ايران و آمريکا محسوب شود. با اين همه خانم سليون می گويد بيل کلينتون تحت فشار کنگره بلافاصله با صدور دستور تحريم ايران، مانع از عملی شدن اين معامله کاملا قانونی شد و با امضای لايحه تحريم ايران و ليبي، شرکت های خارجی ديگر را نيز تهديد به تحريم در صورت همکاری با ايران کرد. نامه های بی جواب بر اساس اين کتاب شانس ديگر زمانی به وجود آمد که بيل کيلنتون، رييس جمهوری وقت آمريکا با فرستادن معاون خود ال گور به ديدار شاهزاده عبدالله وليعهد عربستان برای ايران نامه ای فرستاد حاکی از آمادگی برای مذاکره. به گفته باربارا اسليون در اين نامه حتی نام مقاماتی که در صورت موافقت ايران در هيات مذاکره کننده خواهند بود اعلام شده بود : بروس رايدل مشاور ارشد خاورميانه، تام پيکرينگ معاون وزارت خارجه وديويد ولش دستيار اصلی او. اين نامه نيز از سوی ايران بی جواب ماند. به نظر خانم اسليون نوع برخورد آمریکا درباره دولت محمد خاتمی در پيام دوستی مادلين آلبرايت وزير خارجه وقت آمريکا در سال 2000 اشتباه ديگری بود که نهايتا محمد خاتمي، رييس جمهوری وقت را برای نزديک کردن دوکشور در دشواری گذاشت. نويسنده معتقد است اگر سياستمداران آمريکا درپی مذاکره با ايران هستند تنها راه پيش روی آنها اين است که رويه خود را در دوگانه انگاشتن ساختار حکومت ايران، و پذيرفتن بخش انتخابی و رد بخش انتصابی آن را کنار بگذارند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت