روایت ولی‌نصر از دو ستون سیاست ایران

کد خبر: 1380519

«ولی نصر»، استاد دانشگاه جانز هاپکینز، می‌گوید جمهوری اسلامی از ابتدا بر دو اصل کلیدی بنا شده: حفاظت از استقلال و مقاومت در برابر فشارهای غرب.

روایت ولی‌نصر از دو ستون سیاست ایران

«ولی نصر»، استاد دانشگاه جانز هاپکینز، می‌گوید جمهوری اسلامی از ابتدا بر دو اصل کلیدی بنا شده: حفاظت از استقلال و مقاومت در برابر فشارهای غرب. نویسنده کتاب استراتژی کلان ایران: تاریخ سیاسی، در گفت‌وگویی با برنامه یوتیوبی Downstream با تشریح درک استراتژیک ایران از امنیت ملی و نقش آن در شکل‌دهی به سیاست خارجی کشور می گوید: «این اصول ستون فقرات استراتژی دفاعی و اقتصادی کشور را تشکیل می‌دهند.» نصر با اشاره به تاریخ معاصر ایران می‌گوید حفظ استقلال، پیش‌شرط توسعه و پیشرفت کشور است. نصر به خودکفایی ایران در فناوری‌های دفاعی، شبکه مالی دیجیتال و تولید داخلی اشاره می‌کند و آن را نتیجه روحیه «می‌توانیم انجامش دهیم» ایرانیان می‌داند. او همچنین بر نقش استراتژی منطقه ای ایران تأکید دارد و معتقد است: حضور فعال ایران در لبنان، عراق و سوریه برای دو دهه متمادی مانع از حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران شد و باعث شد تا کشور توانایی مقابله و بازدارندگی در برابر تهدیدهای خارجی را داشته باشد.

نصر در ابتدای بحث خود گفت: جمهوری اسلامی از آغاز، چه از نظر ایدئولوژیک و چه از نظر امنیت ملی، خود را به گونه‌ای تعریف کرده که ایران باید از خود در برابر ایالات متحده و غرب محافظت کند و ایده مقاومت در برابر غرب را به عنوان شعار محوری سیاست خارجی خود قرار دهد.

در ادامه، نصر در پاسخ به سؤال مجری درباره اهمیت حفظ  استقلال در دیدگاه ایرانی‌ها گفت: اکنون ایرانی‌ها برای نخستین بار در بیش از دو قرن گذشته، تهران را مرکز تصمیم‌گیری و اداره کشور می‌دانند و این دستاوردی بزرگ است. او به نمونه‌های تاریخی اشاره کرد: در دهه ۱۹۵۰، اتحاد جماهیر شوروی تلاش کرد بخشی از ایران را از طریق ایجاد دو جمهوری سوسیالیستی شبه‌مستقل جدا کند، اما موفق نشد. همچنین در اوایل قرن بیستم، توافقی میان روس‌ها و بریتانیایی‌ها کشور را به دو حوزه نفوذ تقسیم کرده بود.

نصر افزود: «از نگاه ایرانی‌ها، حفظ حاکمیت پیش‌شرط توسعه است. نمی‌توان بدون استقلال و  استقلال پیشرفت کرد. همین باعث شده که در ایران با افتخار از این موضع یاد شود که از سال ۱۹۷۹ تاکنون، هیچ کشوری نتوانسته بخشی از ایران را بگیرد. ایران مثل افغانستان، عراق یا لیبی نشده است.» این موضوع برای بسیاری از مردم تهران یک دستاورد بزرگ در عرصه سیاست و ژئوپلیتیک محسوب می‌شود.

او همچنین به حس تاریخی آسیب‌پذیری ایرانی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: ایرانی‌ها خود را به عنوان تمدنی بزرگ و قدرتی منطقه‌ای می‌بینند، اما در عین حال تنها هستند؛ تنها کشور فارسی‌زبان و شیعه در منطقه که نه عرب است و نه در میان کشورهای عربی پذیرفته می‌شود. این تنهایی، در طول قرن‌ها تداوم و بقای ایران را تضمین کرده، اما هم‌زمان به معنای تنها ماندن آن نیز بوده است. حتی در جنگ 12 ‌روزه، ایران بدون حمایت چین، روسیه یا کشورهای عربی بوده است.

خودکفایی و تاب‌آوری؛ دستاورد ایران

در بخشی از این گفت‌وگو، مجری با اشاره به توانمندی‌های داخلی ایران تأکید کرد: «ایرانی‌ها می‌گویند ممکن است اقتصاد مصرف‌گرای پیشرفته مانند ترکیه یا دسترسی به خودروهای آمریکایی مانند سعودی‌ها نداشته باشیم، اما در زمینه فناوری‌های حیاتی برای دفاع، مثل موشک‌های بالستیک یا تجهیزات نظامی، ایران به خودکفایی رسیده و همه آنچه نیاز دارد، تولید داخلی است.» مجری همچنین  ادامه داد: «این توانمندی به ایران امکان می‌دهد حتی در مواجهه با اسرائیل که دارنده سلاح هسته‌ای است، تاب‌آوری قابل توجهی داشته باشد. در جریان جنگ، ایران موفق شد به نقطه‌ای برسد که موشک‌های رهگیر اسرائیل تمام شد و آنها مجبور به توقف عملیات شدند. این دستاورد بزرگ، با وجود محدودیت‌های اقتصادی و فقدان متحد طبیعی، نشان‌دهنده موفقیت چشمگیر صنعت دفاعی و نظامی ایران است.»

نصر در پاسخ به این موضوع گفت: بله، درست است. من به بسیاری از کشورهای در حال توسعه سفر کرده‌ام و آنچه ایران به تنهایی انجام داده، واقعاً شگفت‌انگیز است. به عنوان مثال، شش شهر بزرگ ایران مترو دارد- بدون کمک خارجی قابل توجه- و تقریباً همه‌چیز در ایران به‌صورت داخلی ساخته شده است.

تحلیل شما درباره‌ پایان جنگ 12 ‌روزه نیز درست است: ایرانی‌ها فکر نمی‌کنند شکست خورده‌اند؛ هر چه جنگ طولانی‌تر شد، مقاومت ایران مانند یک بوکسور واقعی قوی‌تر شد.

یک نکته جالب دیگر این است که پیامدهای ناخواسته وضعیت استثنایی ایران، روحیه و طرز فکر ایرانی‌ها را شکل داده است. ایرانی‌ها — شامل بخش خصوصی، سپاه، دانشمندان و غیره — ذهنیت «می‌توانیم انجامش دهیم» دارند. هیچ کمک خارجی، سرمایه‌گذاری خارجی یا شرکت خارجی برای انجام کارها استخدام نمی‌شود. تجربه جنگ با عراق (۱۹۸۰ تا ۱۹۸7) که ایران مجبور شد عراقی‌ها را از خاک خود بیرون کند، در حالی که جهان از عراق حمایت می‌کرد، باعث شده ایرانی‌ها باور کنند می‌توانند خودشان مدیریت کنند و نیازی به کمک خارجی ندارند.

این موضوع اهمیت زیادی دارد، زیرا وقتی ایران مشکلات تحریمی را رفع کند، می‌تواند تبدیل به قدرت اقتصادی بزرگی شود — نه فقط به خاطر تعداد زیاد دانشمندان و افراد با استعداد، بلکه به دلیل روحیه و طرز فکر خودکفایی. امروز ایران یکی از معدود کشورهای خاورمیانه است — شاید تنها کشوری که شبکه مالی دیجیتال گسترده دارد و اساساً اقتصاد بدون پول نقد دارد.

برای هر چیزی که در غرب وجود دارد، نسخه ایرانی ساخته شده است: نسخه ایرانی آمازون، اوبر، نتفلیکس و سایر خدمات، همه داخلی و خودساخته هستند. این همان چیزی است که روس‌ها پس از تحریم‌ها از ایران یاد گرفتند. هیچ یک از کمک‌های چین یا روسیه، جنگ را نجات نداد؛ همه دستاوردها داخلی بودند.

این موفقیت‌ها تصادفی نبوده‌اند. ایران از پنج دهه قبل، دانشگاه‌ها و زیرساخت‌های صنعتی مناسب داشته و توسعه داده است. تعداد مهندسین نسبت به جمعیت بالا بوده و دانشگاه‌های خوبی در خاورمیانه داشته است. 

به این ترتیب، ایرانی‌ها طی ۴۰ سال گذشته جامعه‌ای خودکفا، ماهر و با اعتمادبه‌نفس ساخته‌اند و به همین دلیل توانسته‌اند تحریم‌ها را تاب بیاورند. بنابراین، طی ۴۰ سال گذشته، همه چیز منفی نبوده و برخی دستاوردها غیرمنتظره بوده‌اند. پیشرفت اقتصاد، بخش خصوصی و جامعه ایران — شامل فیلم، فرهنگ، هنر و سایر زمینه‌ها — همه پیامدهای غیرمنتظره وضعیت تحریم بوده‌اند که نیاز به خودکفایی را ایجاد کرده است.

ایرانی‌ها دیگر به عنوان افراد دنباله‌رو غرب نیستند. آنها هنوز مد روز غرب را دنبال می‌کنند، اما اعتمادبه‌نفس دارند که بدون غرب می‌توانند دوام بیاورند و کارهای خودشان را انجام دهند. در عرصه نظامی نیز این بدان معناست که ایران می‌تواند در برابر آمریکا مقاومت کند و با تجربه ۴۰ سال گذشته، راه خود را پیدا کرده و ادامه خواهد داد.

نوآوری دفاعی در طراحی استراتژی نظامی

یکی از نکات جالب درباره نوآوری در ایران این است که کشور در زمینه تفکر راهبردی بسیار خلاق عمل می‌کند، زیرا نمی‌تواند یک ارتش کلاسیک داشته باشد و از دکترین نظامی سنتی پیروی کند. ایران نیروی هوایی کلاسیک ندارد، با این حال دیدگاهی گسترده و نوآورانه درباره نحوه دفاع از خود دارد و مجبور است در روش دفاعی خود خلاقانه عمل کند.

ریشه‌های این نوآوری به جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. برای نسل رهبری سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی، که بسیاری از آنها هنوز فعال هستند، این جنگ حکم مدرسه نظامی را داشت. در آن دوران، آنها آموزش دیدند و تجربه کسب کردند.

مثلاً ژنرال قاسم سلیمانی هیچ آموزش کلاسیک نظامی ندید و به عنوان داوطلب ۱۷ساله به جنگ ایران و عراق پیوست؛ در گروه‌های نامنظم ضربه و فرار (hit-and-run) که بعدها به شکل سپاه پاسداران درآمدند. به این ترتیب، روش دفاع از ایران به طور مستقیم متأثر از تجربه‌های عملی سپاه است.

نصر تأکید می‌کند، سپاه پاسداران خود را نه به عنوان یک نیروی ماورایی یا تسخیرگر جهان، بلکه به عنوان ارتش ایران و نیروی دفاعی کشور می‌بیند. ارتش رسمی ایران نیز در کنار سپاه وجود دارد و با وجود بحث‌های گذشته درباره ادغام یا تقویت یکی از این دو نیرو، آیت‌الله خمینی تصمیم گرفت هر دو باقی بمانند.

امروز سپاه پاسداران عملاً به نیرویی نخبه و مستقل تبدیل شده، نه نیروی ویژه مانند نیروی دریایی یا تکاوران، بلکه یک ارتش مستقل با قابلیت‌های گسترده. در نتیجه، ایران اکنون دو نیروی نظامی فعال دارد، هرچند در سطح فرماندهی همکاری و همگرایی بیشتری بین آنها برقرار شده است.

دفاع نامتقارن و محور مقاومت در استراتژی ایران

نصر توضیح می‌دهد، در ذات سپاه پاسداران این است که دفاع از ایران باید نامتقارن باشد، زیرا کشور در دهه‌های گذشته به تانک، توپخانه، نیروی هوایی یا سامانه‌های پدافندی گسترده دسترسی نداشت. تجربه جنگ ایران و عراق نشان داد که جنگ نامنظم و خلاقانه، راهی موفق برای بیرون راندن نیروهای عراقی بود و بعداً این روش در لبنان برای درگیر و محدود کردن اسرائیل به کار رفت.

ایده اصلی این بود که مرزهای ایران قابل دفاع کامل نیست. بنابراین ایران باید در داخل عراق حضور داشته باشد تا یک حائل ایجاد و از کشور محافظت کند. نصر تأکید می‌کند که تمامی بحث‌ها در آن زمان کاملاً نظامی و راهبردی بوده و ربطی به «صادر کردن انقلاب» نداشت. هدف، جلوگیری از بازگشت و بازآرایی تسلیحاتی صدام و تأمین امنیت ایران بود.

این تجربه به شکل‌گیری استراتژی حضور ایران در جهان عرب منجر شد و زمانی برجسته‌تر شد که آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کرد. ایران، سوریه و نیروهای محلی تلاش کردند تا عملیات آمریکا در عراق را دشوار کنند. این اقدامات، همراه با فرماندهی ژنرال قاسم سلیمانی، باعث شد ایران بتواند حضور خود را تثبیت کرده و نقش آمریکا در منطقه را محدود کند.

نصر نتیجه می‌گیرد که ایران، همیشه در حال دفاع از خود بوده است و حضور در مناطق نزدیک اسرائیل و عراق بخشی از همین دفاع است. سپاه پاسداران و نیروهای وابسته به آن، نه‌تنها داعش را شکست دادند بلکه به عنوان نگهبان اصلی دفاع از ایران در خاورمیانه عمل کردند و این استراتژی، طی دو دهه موفقیت‌آمیز بوده است.

دفاع نامتقارن  حضور منطقه ای ایران

نصر در ادامه می‌گوید: «به باور ایرانی‌ها اگر اسرائیل سه تا پنج سال پیش به ایران حمله نکرد، به دلیل همین ردپای ایران در منطقه بود. بعد از جنگ ۱۲ روزه، همه ایرانی‌ها دریافتند که باید در آنجا بجنگند، نه در مرزهای خود کشور. اگر نمی‌خواهید در مرزهای خود بجنگید، باید حضور خود را در مناطق حساس حفظ کنید». او اضافه می‌کند که اکنون استراتژیست‌ها و ژنرال‌های اسرائیلی آشکارا اعلام می‌کنند دلیل توانایی حمله محدود اسرائیل به ایران این بوده که سایه موشک‌های حزب‌الله از مرزهای اسرائیل برداشته شده است. اسرائیل تقریباً یک دهه صرف برنامه‌ریزی عملیات اطلاعاتی پیچیده علیه حزب‌الله کرده بود تا مسیر مقابله با ایران را هموار کند. بنابراین واضح است که ایران در لبنان و سایر مناطق، نقش دفاعی و بازدارنده‌ای داشته تا اسرائیل را مشغول نگه دارد و از حمله مستقیم به خاک ایران جلوگیری کند.

روزنامه ایران

 

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها