تداوم بازی دوگانه گروسی

کد خبر: 1379092

خلأ یک سیاست اعلامی منسجم در تهران باعث شده روایت ناعادلانه گروسی، دست بالا را در افکار عمومی جهانی پیدا کند

تداوم بازی دوگانه گروسی

 

اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بار دیگر موضوع هسته‌ای ایران را به صدر اخبار برگرداند. گروسی با اشاره به این که «نزدیک به ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۶۰ درصد» در اختیار ایران است، نه تنها نگرانی‌های آژانس درباره «اشاعه احتمالی تسلیحات اتمی» را تکرار کرد، بلکه پرسش‌هایی اساسی درباره نقش و وظیفه ناظری را که باید بی‌طرفی و رعایت حقوق پیمان‌نامه‌ها را ضمانت کند، در کانون توجه قرار داد.  

گروسی صراحتاً گفته است که بیشتر این مواد در تأسیسات اصفهان و فردو و بخشی در نطنز قرار دارد و احتمال توزیع اندکِ آن در چند نقطه را نفی نمی‌کند. او تأکید دارد «ما می‌توانیم حتی به خوبی تصور کنیم که این مواد کجاست»، اما دسترسی به آن ها را منوط به «همکاری کامل ایران» می‌داند. همکاری‌ای که به‌زعم وی تنها وقتی اتفاق می‌افتد که تهران آن را در راستای منافع ملی بداند. این گزاره‌ها اگرچه از منظر فنی و نظارتی قابل خوانش است، اما از منظر راهبردی و رسانه‌ای حامل چند پیام موازی است: هشدار فنی، شرط‌گذاری دسترسی و البته منتقل کردن بار مسئولیت بر دوش ایران.اما پاسخ رسمی و عمومی ایران و حتی برخی نخبگان داخلی، به‌جای ارائه یک روایت منضبط و هماهنگ، گاه در دام ادبیاتی افتاده که نه تنها به تقویت مدارک ادعایی آژانس کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای تفسیرهای سیاسی علیه ایران فراهم می‌سازد. نمونه این اظهارات نسنجیده را می‌توان در سخنان برخی چهره‌های آکادمیک و حتی نمایندگان یافت که بی‌محابا از ادبیاتی استفاده می کنند که فعالیت هسته ای را تهدیدی برای غرب به شمار بیاورند. محمودرضا آقامیری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی اخیرا گفته بود :‌ «ما دنبال بمب نیستیم، اگر بخواهند زیر میز بزنند، ما هم می‌زنیم» ولو با هدف بازدارندگی در فضای دیپلماسی رسانه‌ای بین‌المللی هزینه‌زاست؛ چراکه به‌جای متوازن‌سازی پیام، دشمن را در روایت‌سازی علیه تهران یاری می‌دهد.مسئله اصلی اما فراتر از نقش گروسی و اتهامات به آژانس است. پرسش بنیادین این است که آیا ایران یک «سیاست اعلامی» واحد، منسجم و هدفمند درباره پرونده هسته‌ای دارد که هم تکلیف افکار عمومی داخلی را روشن سازد و هم در میز دیپلماسی بین‌المللی امتیازآفرین باشد؟ خلأ چنین سیاستی در ماه‌های اخیر بارها خود را نشان داده است: واکنش‌های منفرد، سخنان نسنجیده و گاه متناقض از زبان مقامات و نخبگان، فضای رفتار و ادراک بین‌المللی را به زیان تهران تغییر داده است. آن گاه که آژانس، به‌جای واکنش قاطع به حملات و بمباران تاسیسات هسته‌ای (آن‌طور که ایران انتظار داشت)، در عمل متهم به سکوت یا همراهی می‌شود، ایران نیازمند رویکردی فراتر از واکنش‌های آنی و غیر برنامه ریزی شده است. رویکردی که ترکیبی از دیپلماسی ، واکاوی حقوقی و روایت‌سازی عمومی را در خود داشته باشد.

برای خروج از این دورِ معیوب، سه گام اساسی پیشنهاد می‌شود. نخست؛ تدوین و اعلام یک «خط مشی ملیِ شفاف» درباره مدیریت مواد حساس هسته‌ای و شرایط دسترسی آژانس؛ سندی که مرزبندی‌های فنی و حقوقی ایران را مشخص کند و در عین حال پیام‌های بازدارنده اما مسئولانه را به جامعه جهانی منعکس سازد. دوم؛ هماهنگی پیام‌های رسمی و رسانه‌ای؛ حذف سخنان شخصی و جایگزینی آن با بیانیه‌ها و پاسخ‌های هماهنگ شده که هم به زبان فنی پاسخ دهد و هم به زبان سیاست خارجی تصویر منسجم ایران را تقویت کند. سوم؛ بهره‌گیری از ظرفیت حقوق بین‌الملل و استفاده از سازوکارهای چندجانبه برای بازخواست ناظرانی مثل گروسی که مطابق انتظار عمل نمی‌کنند. راهی که هم مشروعیت تهران را در عرصه بین‌المللی تقویت می‌کند و هم جلوه‌های حیثیتی ناهمگون را کاهش می‌دهد.

تجربه نشان داده است که پرونده هسته‌ای، عرصه‌ای نیست که با اظهارات تهدیدی مدیریت شود. این میدان نیازمند ترکیب هنرمندانه‌ای از تخصص فنی، دیپلماسی حساب‌شده و روایت‌سازی هوشمند است. اگر ایران بخواهد از اتهامات و فشارهای بیرونی عبور کرده و همزمان منافع ملی‌اش را صیانت کند، باید ابتدا درون خود را سامان دهد. سیاستی اعلامی، هماهنگ و به‌هنگام که نه در برابر اظهارات گروسی منفعل بماند و نه با ادبیات تند، دست برترِ دیپلماسی را به طرف مقابل واگذار کند.

خراسان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها