10 درس برجــــام

کد خبر: 1379029

یکی از مهم‌ترین آموزه‌های برجام آن است که نباید سرنوشت مسائل داخلی و معیشت مردم را به نتایج سیاست خارجی گره زد. تجربه نشان داد شرطی‌سازی اقتصاد کشور به توافقات خارجی، یک اشتباه استراتژیک و معطل گذاشتن کار مردم به امید برجام خطا بود.

10 درس برجــــام

 مازیار شیری، روزنامه‌نگاردر صبح نو نوشت: تجربه توافق هسته‌ای «برجام» اکنون به پایان راه خود رسیده و در عمل، این توافق از حیات سیاسی خارج شده است. با خروج آمریکا از برجام و ناتوانی دیگر طرف‌ها در اجرای تعهدات و فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط بدعهدان غرب و غروب برجام، مرور درس‌های برجام برای ایران ضروری است. اهمیت جمع‌بندی تجربه برجام در آن است که تصمیم‌گیران و افکار عمومی با نگاهی واقع‌بینانه‌تر به عرصه سیاست خارجی و داخلی بنگرند و از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز کنند.

1- نباید سیاست داخلی را به سیاست خارجی گره زد

 یکی از مهم‌ترین آموزه‌های برجام آن است که نباید سرنوشت مسائل داخلی و معیشت مردم را به نتایج سیاست خارجی گره زد. تجربه نشان داد شرطی‌سازی اقتصاد کشور به توافقات خارجی، یک اشتباه استراتژیک و معطل گذاشتن کار مردم به امید برجام خطا بود. نتیجه این تجربه برای مسئولان کشور روشن شد که گشودن گره‌های داخلی باید متکی به توان ملی باشد نه توافقات خارجی.

 2- دوری از شرق اشتباه راهبردی بود

درس دیگر برجام این بود که تعلل در تقویت همکاری با شرق، به‌ویژه چین، یک خطای راهبردی بود. در دوران پسابرجام، فرصت بزرگی برای ایجاد مشارکت استراتژیک با چین فراهم شد که به دلیل خوش‌بینی بیش از حد به آمریکا از دست رفت. اکنون آشکار شده که نگاه متوازن به شرق و غرب باید جایگزین تکیه یک‌سویه به غرب شود. موضوعی که با نگاه مطلق در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بدان نگریسته می‌شد و کلیه محاسبات را بر مبنای بستن با کدخدا انجام داده بودند.

اکنون پس از 10 سال در شرایط کنونی منطقه اهمیت نگاه همکاری راهبردی با کشورهای شرق مشخص است. 10 سال هزینه و 10 سال زمانی که به دلیل یک‌جانبه‌گرایی برخی به تعویق افتاد.

 3- مکانیسم ماشه یکی از اشتباهات بزرگ بود

گنجاندن و فعال‌سازی سازوکار ماشه (Snapback) در برجام از جمله اشتباهاتی بود که هزینه‌های سنگینی به بار آورد. این مکانیزم که به طرف‌های غربی اجازه می‌داد تحریم‌های سازمان ملل را بدون رأی‌گیری بازگردانند، به ابزاری دائمی برای باج‌خواهی از ایران تبدیل شد. در سال‌های بعد، آمریکا و تروئیکای اروپایی با سوءاستفاده از این بند، تلاش کردند تحریم‌های تعلیق شده را احیا کنند. حتی نماینده روسیه در وین هشدار داد که اقدام اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه یک «اشتباه بزرگ» و گامی غیرمسئولانه است که بن‌بست کامل در حل دیپلماتیک مسأله هسته‌ای ایجاد می‌کند.

به بیان دیگر، پذیرش سازوکار ماشه در متن توافق یک خطای دیپلماتیک بود که به طرف مقابل امکان داد هر زمان خواست، تعهداتش را نقض کند که در آخر هم طرف غربی از این اهرم فشار استفاده کرد و آنکه خود به تعهداتش عمل نکرده بود ماشه را روی ایران کشید.

 4- برجم درست اجرا نشد

برجام نشان داد که در اجرای توافقات باید گام‌به‌گام و با نظارت متقابل پیش رفت. ایراد اساسی در اجرای برجام این بود که ایران بسیاری از تعهدات خود را یک‌باره انجام داد (مانند کاهش عمده فعالیت‌های هسته‌ای) بی‌آنکه تضمین عملی برای اجرای هم‌زمان تعهدات طرف مقابل وجود داشته باشد. شرط عقلانی هر توافقی اجرای متناظر و زمان‌بندی‌شده اقدامات است، درحالی‌که در برجام این توازن به خوبی رعایت نشد. بهتر بود رفع تحریم‌ها و انجام تعهدات ایران قدم‌به‌قدم و همراه با اخذ تضمین‌های عینی پیش برود.

حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت، بعدها تصریح کرد که به علت بی‌اعتمادی متقابل، راه صحیح اعتمادسازی اجرای مرحله‌ای تعهدات دو طرف بود؛ برای مثال توقف بخشی از غنی‌سازی ایران در برابر آزادسازی بخشی از درآمدهای نفتی. این تجربه ثابت کرد که اجرای تدریجی و مشروط می‌توانست از تضییع حقوق ایران جلوگیری کند.

5- تضمین کری کافی نبود

یکی از ضعف‌های برجام این بود که فاقد تضمین حقوقی در ساختار داخلی آمریکا بود. توافق به صورت یک دستور اجرایی رئیس‌جمهور آمریکا باقی ماند و به تأیید کنگره نرسید، لذا با تغییر دولت به راحتی از سوی ترامپ کنار گذاشته شد. درس مهم برجام برای مذاکرات آتی این است که تا حد امکان، توافق باید به یک معاهده الزام‌آور تبدیل شود. تنها راه تضمین پایبندی واشنگتن، تصویب توافق در سنا و تبدیل آن به یک قرارداد بین‌المللی الزام‌آور بود؛ اما چنین امکانی عملاً در آمریکا وجود نداشت.

به بیان دیگر، دولت اوباما حاضر نشد برجام را به معاهده‌ای با پشتوانه کنگره تبدیل کند و این خلأ تضمین، نهایتاً به خروج بدون هزینه آمریکا انجامید. درسی که آموختیم آن است که اخذ تعهدات محکم‌تر از ساختار قدرت آمریکا (از جمله کنگره) ضروری بود تا توافق ماندگاری و اعتبار بیشتری داشته باشد.

 6- گرفتن حق غنی‌سازی

با همه نقدها، برجام یک دستاورد مهم هسته‌ای برای ایران به همراه داشت: به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران. تا پیش از توافق، قدرت‌های جهانی حاضر نبودند هیچ سطحی از غنی‌سازی را برای ایران بپذیرند؛ قطعنامه‌های شورای امنیت نیز ایران را ملزم به تعلیق کامل غنی‌سازی کرده بود، اما در جریان مذاکرات، ایران بر این حق پافشاری کرد و مقاومت ۱۲ ساله ملت ایران سرانجام منجر به کسب حق مسلم هسته‌ای شد.

 برجام عملاً این حق را در چارچوبی مشخص تثبیت کرد؛ به‌طوری‌که پس از توافق، حتی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز برنامه غنی‌سازی صلح‌آمیز ایران را در چارچوب تعیین شده پذیرفت. بنابراین یکی از دستاوردهای مثبت برجام، مشروعیت بین‌المللی برنامه غنی‌سازی ایران بود که ثمره سال‌ها ایستادگی ملی محسوب می‌شود.

 7- بستن پرونده PMD یکی از موفقیت‌های دیپلماتیک ایران بود

از پیروزی‌های دیپلماتیک ایران در برجام، مختومه‌شدن پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای (PMD) بود. این پرونده سال‌ها بهانه‌ای در دست دشمنان بود تا ایران را متهم به فعالیت مخفیانه برای ساخت سلاح هسته‌ای کنند. با تلاش تیم مذاکره‌کننده ایرانی و همکاری آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در آذر ۱۳۹۴ شورای حکام آژانس رسماً پرونده PMD  را بست.

رئیس‌جمهور وقت این رویداد را یک موفقیت کم‌نظیر توصیف کرد و گفت: بسته‌شدن PMD فقط دستاورد فنی و حقوقی نبود، بلکه یک پیروزی اخلاقی، سیاسی و حقوقی برای ایران بود، چراکه آژانس در نتیجه تحقیقات خود اعتراف کرد ایران در سال‌های گذشته از مسیر صلح‌آمیز منحرف نشده و دنبال ساخت بمب نبوده است.

خاتمه PMD نه‌تنها ایران را از اتهامات گذشته مبرا کرد، بلکه راه را برای اجرای کامل برجام و لغو قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت هموار ساخت. این موفقیت دیپلماتیک نشان داد با مذاکره هوشمندانه می‌توان پرونده‌سازی‌های بین‌المللی علیه کشور را خنثی کرد.

  8- اروپایی که مستقل نبود

برجام آزمونی بود برای اروپا تا استقلال سیاسی و اقتصادی خود از آمریکا را بیازماید؛ نتیجه این آزمون برای ایران نمایانگر ضعف اروپا در عمل به وعده‌ها بدون همراهی آمریکا بود. پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸، سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) قول دادند منافع اقتصادی ایران را جبران کنند و سازوکار مالی ویژه (INSTEX) را راه‌اندازی کردند. اما در عمل، اروپا به دلیل وابستگی عمیق نظام مالی خود به آمریکا نتوانست هیچ‌یک از تعهداتش را اجرا کند. حتی کارشناسان اروپایی در نشست چتم‌هاوس اعتراف کردند که اروپا استقلال اقتصادی کافی برای حمایت از شرکت‌هایش در برابر تحریم‌های آمریکا ندارد.

بدین‌ ترتیب، برجام ضعف اروپا در برابر فشار آمریکا را عیان کرد و این پیام را به تهران داد که در معادلات آتی نمی‌توان بر تضمین‌های مستقل اروپا حساب باز کرد.

 9- اهمیت روابط منطقه‌ای مشخص شد

تجربه سال‌های برجام نشان داد تکیه بر قدرت‌های دوردست بدون تقویت عمق استراتژیک منطقه‌ای، پایداری لازم را ندارد. زمانی که غرب به تعهدات خود عمل نکرد، کشورهای همسایه و شرکای منطقه‌ای بودند که می‌توانستند تا حدودی فشارها را تعدیل کنند. ازاین‌رو، اولویت دادن به روابط با همسایگان به یکی از درس‌های کلیدی برجام تبدیل شد. در سال‌های اخیر سیاست خارجی ایران همین مسیر را در پیش گرفته است.

رویکرد دیپلماسی منطقه‌ای که به همت دولت شهید رئیسی جان گرفت و این رویکرد بیانگر آن است که ایران از تجربه برجام آموخت نباید توسعه روابط منطقه‌ای را فدای مذاکرات دوردست کند. تقویت پیوندهای سیاسی و اقتصادی با همسایگان و کشورهای آسیایی، ایران را در برابر بدعهدی قدرت‌های بزرگ مقاوم‌تر خواهد کرد.

10- بدعهدی غرب برای افکار عمومی ایران روشن شد

شاید مهم‌ترین دستاورد برجام برای افکار عمومی ایران، واقع‌بینانه‌تر شدن نگاه به غرب بود. اگر در ابتدای مذاکرات عده‌ای به تغییر رفتار آمریکا و اروپا خوش‌بین بودند، وقایع پس از برجام این خوش‌بینی را تا حد زیادی از بین برد. مردم ایران با چشم خود دیدند که عهدشکنی و خصومت غرب، صرفاً مربوط به یک جناح سیاسی خاص در آمریکا نیست؛ بلکه هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان در دشمنی با ایران هم‌نظرند.

دولت اوباما علی‌رغم امضای برجام، در عمل به برخی تعهدات مهم (مثلاً عادی‌سازی روابط بانکی) کوتاهی کرد و با روی کار آمدن ترامپ، خروج یک‌جانبه از توافق انجام شد. کشورهای اروپایی هم وعده‌های بسیاری دادند، اما تحت فشار آمریکا تقریباً هیچ‌یک را عملی نکردند. در نتیجه، برای مردم ایران اثبات شد که اعتماد به وعده‌های بیگانگان ساده‌اندیشی است.

به تعبیر یک یادداشت تحلیلی، امروز افکار عمومی به روشنی می‌داند مشکلاتی که به ایران تحمیل شد حاصل «سوءتفاهم دیپلماتیک» نبود، بلکه نتیجه ساده‌لوحی در اعتماد به غرب و نادیده‌گرفتن بی‌اعتباری توافقات بین‌المللی در حمایت از حقوق کشورهای مستقل بود. این فهم عمومی شاید بزرگ‌ترین دستاورد ناملموس برجام باشد که در آینده کشور تأثیرگذار خواهد بود.

مرور تجربه برجام و این 10 درس‌آموخته، تصویری واقع‌بینانه‌تر پیش روی تصمیم‌سازان ایرانی قرار داده است. برجام با همه امیدها و ناکامی‌هایش، به یک آموزگار تاریخی تبدیل شد. آموختیم که باید اقتصاد و سیاست داخلی را بر پایه توان داخلی بنا کنیم و دیپلماسی را همراه با اخذ تضمین‌های قوی پیش ببریم. اعتماد بیش از حد به وعده‌های قدرت‌های بزرگ، خطایی پرهزینه بود که نباید تکرار شود. درعین‌حال، برجام نشان داد دیپلماسی می‌تواند در مواردی گره‌گشا باشد (مثل تثبیت حقوق هسته‌ای ایران و بستن پرونده‌های ادعایی)، اگر با هوشمندی و انسجام ملی همراه شود. اکنون که این تجربه به پایان خود رسیده است، ایران با چشمانی بازتر در مسیر پیش رو گام برمی‌دارد؛ مسیری که در آن تقویت روابط منطقه‌ای، نگاه متوازن به شرق و غرب و مطالبه تضمین در هر توافقی، از اصول بنیادین خواهد بود. تجربه برجام هرچند پرهزینه بود، اما درس‌هایی اندوخت که سرمایه‌ای برای اتخاذ راهبردهای صحیح‌تر در آینده جمهوری اسلامی ایران به‌شمار می‌آید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها